انگشت هایت را روی پلکهایم بگذار و نفس هایت را در من زمزمه کنمیخواهم چشمهایم را ببندم و حرم سر انگشتانت را با تمام اعصاب بینایی ام بنوشم . میخواهم از ظرافت صدایت شعله بسازم. آبی، بنفش، سرخمن تشنه
ترکیبمباید اصلی ترین قرمز جهان را از لاجوردی اقیانوس تو بگیرم و گرم ترین شقایق دنیا را نقش بزنمباید سپید ترین پرستوهای دریایی را از بلندای تو بال بدهم و از ضرب آهنگ سایش انگشتانت سمفونی دریا بسازم.باید در حجم امواج دستهایت غرق شومدر عمق رگهایم شیرجه بزنیدرمنبدمینفس بزنمپربکشمبکشانمتاوج بگیریخورشید شویبدرخشیبدرخشانی امباید دوباره و همواره از نیلی آسمانت باران بگیرم و سرزمینی حاصلخیز برویانمباید برویمبرویانمتباد شونفس هایت را در من نسیم کنباید از خنکای صدایت سایه بگیرمشراب شویبنوشمتبیاراممببارانمتجاری شویبیامیزیمن تشه ترکیبم خلاء...
ما را در سایت خلاء دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : avarang بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 11:58